18 ماهگی
سلام پسر شیطون بلای خودم.
ببخش که یکم تو تایپ کردن تنبلم و دیر به دیر برات مینویسم! البته بیشتر تقصیر خودته که با شیطنتات نمیزاری پای کامپیوتر بشینم و برات بنویسم. الانم خاله فاطمه و عمه ندا اینجا هستن و تو باهاشون سرگرمی.
2روز پیش واکسن 18 ماهگیتو زدیم! طبق معمول به محض دیدن دکتر توی مطب شروع کردی به داد و بیداد و گریه کردن.چاره ای نبود جز اینکه به گریه ات توجه نکنیم که چکاپ شی و واکسنتو بزنی.
اینم عکس امروزته: 14 آذر 91
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی